مدیریت یک تیم دیزاین نیاز به مهارت رهبری، مدیریت زمان، توانایی برقراری ارتباط موثر با افراد داخل و خارج تیم و البته آشنایی با فرایند دیزاین دارد که مدیریت دیزاین محصول یکی از این عناوین شغلی نسبتا جدید در تیمهای محصول است که در این پست قصد دارم درخصوص آن توضیحات و نکاتی را در قالب یادداشتی بنویسم.
درون یک سازمان این شامل توسعه استراتژی های طراحی، هماهنگی منابع طراحی و همسویی طراحی با اهداف و اهداف تجاری است.
نقش مدیریت طراحی محصول (Design Management) این است که اطمینان حاصل کند که فرآیند طراحی کارآمد، مؤثر و همسو با اهداف و ارزش های سازمان است. این شامل ایجاد استانداردها و پروتکل های طراحی، تخصیص منابع طراحی و اطمینان از تکمیل پروژه های طراحی به موقع، در حد بودجه و استانداردهای کیفی مورد نیاز است.
مدیریت طراحی همچنین شامل ارتباط و همکاری بین تیم های طراحی و سایر بخش های درون سازمان مانند مهندسی، بازاریابی و توسعه محصول است.
نقش مدیریت طراحی در توسعه محصول این است که اطمینان حاصل کند که طراحی به طور درست و موثر در فرآیند کلی توسعه محصول قرار گرفته است و با اهداف و مقاصد کسبوکار و سازمان همسو است.
برخی از مسئولیت های خاص مدیریت طراحی در توسعه محصول عبارتند از:
- توسعه استراتژی های طراحی: مدیریت طراحی با تیم توسعه محصول برای توسعه یک استراتژی طراحی که با اهداف و مقاصد سازمان هماهنگ باشد همکاری می کند.
- تخصیص منابع طراحی: مدیریت طراحی تضمین می کند که منابع لازم از جمله پرسنل و بودجه برای پشتیبانی از فعالیت های طراحی تخصیص داده شده است.
- مدیریت پروژههای طراحی: مدیریت طراحی بر فرآیند طراحی نظارت میکند و اطمینان حاصل میکند که پروژهها به موقع، با بودجه و استانداردهای کیفی مورد نیاز تکمیل میشوند.
- همکاری با تیم های متقابل: مدیریت طراحی با سایر بخش ها مانند مهندسی، بازاریابی و تولید همکاری نزدیکی دارد تا اطمینان حاصل شود که طراحی در فرآیند کلی توسعه محصول یکپارچه شده است.
- تضمین کیفیت طراحی: مدیریت طراحی مسئول اطمینان از اینکه طراحی با استانداردهای کیفی مورد نیاز از جمله عملکرد، قابلیت استفاده و الزامات زیبایی شناختی مطابقت دارد، است.
- اندازهگیری عملکرد طراحی: مدیریت طراحی عملکرد پروژههای طراحی را ردیابی میکند و تأثیر طراحی را بر فرآیند کلی توسعه محصول ارزیابی میکند.
با مدیریت موثر طراحی در توسعه محصول، مدیریت طراحی می تواند اطمینان حاصل کند که طراحی با اهداف کسبوکاری همسو است، از منابع طراحی به طور موثر استفاده می شود، و پروژه های طراحی به طور موثر و با استانداردهای کیفی مورد نیاز تکمیل می شوند. این می تواند منجر به بهبود کیفیت محصول، افزایش نوآوری و افزایش شهرت برند شود.