تفاوت بین تفکر طراحی و طراحی خدمات
گاهی اوقات به نظر می‌رسد که میدان بازی ما تحت سلطه اصطلاحات است. اما این کلمات واقعا چه معنایی دارند؟ یک سوال رایج که مردم می‌پرسند این است: تفاوت بین تفکر طراحی و طراحی خدمات چیست؟ از آنجا که حتی نام‌ها هم بسیار شبیه هم هستند و هر دوی آن‌ها حول یک اصل می‌گردند، این یک سوال قابل قبول است. بنابراین، برای درک بهتر، قبل از اینکه این دو را مقایسه کنیم، اجازه دهید ابتدا نگاهی به تعاریف تفکر طراحی و طراحی خدمات بیندازیم،.

تعریف تفکر طراحی:
تفکر طراحی یک رویکرد برای حل مسائل پیچیده به شیوه‌ای کاربر محور است. این یک رویکرد عملی است، که از یک فرآیند ساختار یافته برای نوآوری راه‌حل‌ها پیروی می‌کند. تفکر طراحی با استفاده از یک مجموعه پیچیده از ابزارهای طراحی، آنچه را که از دیدگاه یک کاربر مطلوب است، از نظر تکنولوژیکی امکان پذیر و از نظر اقتصادی قابل دوام، کنار هم می‌آورد.
تفکر طراحی را می توان در زمینه‌های مختلفی به کار برد که بارزترین آن‌ها حوزه نوآوری محصول و خدمات است. اما نه چندان واضح مانند سیاست، منابع انسانی و آموزش بیشتر و بیشتر با تفکر طراحی و ارائه نتایج ملموس کار می‌کنند.

* تعریف تفکر طراحی براساس “تغییر براساس طراحی” تیم براون

 

image.png

 

راه‌حل‌ها باید امکان پذیر، زیست پذیر و مطلوب باشند

تعریف طراحی خدمات.
طراحی خدمات کاربرد عملی و خلاقانه ابزارها و روش‌های طراحی با هدف توسعه یا بهبود خدمات است. این فعالیت هماهنگ کردن مردم، زیرساخت‌ها، ارتباطات و اجزای مادی یک سرویس به منظور ایجاد ارزش برای تمام ذینفعان درگیر، ایجاد یک تجربه برند متمایز و به حداکثر رساندن پتانسیل کسب‌وکار است.
همانطور که این تعریف بیان می‌کند، طراحی خدمات برای توسعه یا بهبود خدمات به کار می‌رود. طراحان خدمات یک دیدگاه سرویسگرا دارند، که در آن تمام تعاملات بین یک برند و یک کاربر به عنوان خدمات در نظر گرفته می‌شود. به این نکته توجه کنید، مردم مته نمی‌خواهند، آن‌ها می‌خواهند که یک سوراخ در دیوار ایجاد شود، یا حتی بیشتر: آن‌ها می‌خواهند با آویزان کردن یک قاب به دیوار، خاطره مادربزرگشان را زنده نگه دارند. این مته تنها یک جز مادی برای ارائه خدمات است.

” طراحی خدمات کاربرد عملی تفکر طراحی به شمار می‌رود.”
تفکر طراحی در مقابل طراحی خدمات.

بنابراین، با توجه به هر دو روش، در واقع شباهت‌های بیشتری نسبت به تفاوت‌ها وجود دارد. چند مورد مهم را نام ببرید:
• هر دو روش برای رسیدگی به مراحل پیچیده و مبهم در آغاز فرآیند نوآوری، که در آن قوانین عدم قطعیت (‏پایان فازی)‏هستند، بسیار مناسب هستند.
• هر دوی آن‌ها واقعا کاربر محور هستند و به شدت بر همدلی با کاربران تکیه دارند. این فرایندها بسیار شبیه هم هستند.
• هر دوی آن‌ها از مغز چپ و راست، تفکر خلاق و تحلیلی، در طول فرآیند در یک تفکر و انجام یک رویکرد استفاده می‌کنند.
• هر دوی آن‌ها نیاز به تیم‌های چند رشته‌ای دارند و این توانایی را دارند که افراد را به منظور به حداکثر رساندن حمایت و جذب متخصصان مختلف با یکدیگر هم‌کاری کنند.

پس تفاوت بین این دو چیست؟
طراحی خدمات کاربرد عملی تفکر طراحی در توسعه خدمات است. با این حال، بزرگ‌ترین تفاوت در متخصصان است.
• تفکر طراحی عمدتا توسط غیر طراحان انجام می‌شود. این بیشتر در مورد یک طرز فکر، یک روش تفکر است. این در مورد استفاده از فرآیند واگرایی و همگرایی برای حل طیف گسترده ای از مسائل است. بسیاری از عوامل “نرم” مانند پویایی تیم، تغییر طرز فکر و تمرکز بر کاربر دخیل هستند.
• طراحی خدمات عمدتا توسط طراحان انجام می‌شود. این روش از روش‌های طراحی دقیق‌تر و گسترده‌تر استفاده می‌کند، بر توسعه خدمات تمرکز می‌کند و می‌تواند به طور مستقیم بر تمام جنبه‌های یک سازمان تاثیر بگذارد. استفاده از ابزارها مهم است و اهداف کسب‌وکار مربوط به خدمات هستند، مانند افزایش NPS یا به حداقل رساندن ریزش.